یادداشت:
آیا محمد موحد محصول دموکراسی است؟
سید سجاد خشنوامنفرد
7 آبان 1398 ساعت 13:41
ایشان محصول ارادههای ارگانیک و آلی بوده است در حالیکه دموکراسی متأثر از انتخابهای عقلانی و آگاهانه است. دموکراسی، محصول برجسته شدن نقش عقل در مناسبات اجتماعی است.
متن ارسالی: زندگی کمدی است برای کسی که فکر میکند و تراژدی است برای کسی که احساس میکند. «ویلیام شکسپیر»
بسیاری ادعا میکنند که محمدموحد محصول دموکراسی بوده است. در حالیکه باید گفت علاوه بر اینکه مؤلفههای دموکراسی مدرن به معنای عام تاکنون در سطح ملی در کشور ما اجرا نشده، در سطح محلی و بومی، جوامع سنتی نیز فاقد شناخت درستی از این اصول هستند. انتخاب شخصیتهائی مثل محمد موحد تا چه اندازه محصول خردورزی در عرصه دموکراسیاند؟ این نوشتار، در پی نقد عملکرد سید محمد موحد نیست. به اما و اگرها و ابهاماتی که پیرامون چگونگی انتخاب ایشان بر سر زبانهاست هم نمیپردازد. بلکه پاسخی است به سؤال فوق با رویکردی جامعه شناسانه و به زبانی ساده.
1: فردیناند تونیس جامعه شناس آلمانی،
دو نوع اراده را مطرح میکند:
اراده ارگانیک یا آلی و اراده اندیشمندانه یا انتخاب.
ایشان، دستههای بزرگ انسانی را هم به دو دسته تقسیم بندی کرده است:
الف: اجتماع ب: جامعه
تونیس معتقد است که در گروه انسانی اجتماع، پیوندهای افراد بصورت خویشاوندی و نسبی است. اراده در اینجا ارگانیک و آلی است. تصمیمات هم بر اساس احساسات و عواطف و پیوندهای خونی و خویشاوندی است. در اینجا، شور و احساس است که روی انتخاب افراد تأثیر میگذارد.
اما در دسته دوم گروههای انسانی، که ایشان آن را جامعه مینامد، اراده افراد، سنجیده و حساب شده است. در اینجا، فردیت و منافع فردی کاملاً بارز است و هر شخص بر اساس منافع خود، دست به انتخابی عقلانی میزند.
2: با توضیح ساده بالا به نظر میرسد در تمامی ادوار انتخابات پیشین مجلس در حوزههای مختلف استان کهگیلویه و بویراحمد و نقاط مشابه، در قالب الگوی اول رفتار کردهاند.
انتخابها بر اساس اراده آلی و غریزی و بر اساس قومیت و هم خونی بوده است.
شور و احساس بوده است که تأثیر گذاشته است.
انتخابها، آگاهانه و مبتنی بر سنجش نبوده است.
3: سید حاجی محمد موحد،
کسی که توانست در یک گروه انسانی با مشخصات بارز اجتماع (از دیدگاه فردیناند تونیس) به مدت چهار دوره از یک حوزه انتخابیه به مجلس راه یابد.
هستههای قومیتی متعددی که دارای ارتباطات عاطفی و نسبی بودند، پایگاه اصلی رأی ایشان را تشکیل میدادند. به نظر میرسد در همه این چهار دوره، آنچه تعیین کننده بوده است، ارادههای آلیاند.
عواطف و احساساتاند.
در اینجا نقش شور به مراتب از نقش شعور پر رنگتر بوده است.
بررسی آماری صندوقهای نقاط مختلف این حوزه انتخابیه ما را به شگفتی وا میدارد. گوئی دد برخی نقاط قومیتی مشخص، افراد بصورت کاملاً خودانگیخته و غریزی به وظایف خود عمل میکردهاند. ارادهها در این نقاط، عمدتاً ارگانیک و آلی بوده است.
یک رفتار کاملاً احساسی در فقدان عنصری بنام سنجش.
تونیس معتقد است که با گسترش شهرنشینی، روند تبدیل اجتماع به جامعه شدت میگیرد.
ایشان نقطه آغاز این تغییر را اواخر قرون وسطی میداند.
جائی که آرام آرام، عقلانیت جای احساس را گرفت و ارادههای اندیشمندانه بر ارادههای آلی یا ارگانیک غلبه کردند. شعور بر جای شور نشست و دموکراسی شکل گرفت.
به راستی امروزه در کجای تاریخ ایستادهایم؟ در اواخر قرون وسطی هستیم؟
عملکردمان مبتنی بر اراد های معطوف به احساسات قومیتی است یا انتخابهای آگاهانه؟
باید صبر کنیم. خروجی انتخابات اسفند 98(فارغ از حضور یا عدم حضور آقای موحد) میتواند بیانگر جایگاه ما در دنیای امروز یا دیروز باشد.
انتخابات 98 میتواند محک خوبی باشد مبنی بر اینکه ما گروهی انسانی هستیم بنام اجتماع و دارای پیوندهای نسبی و متأثر از ارادههای آلی، یا نه گام در راه جامعه شدن گذاشتهایم و ارادههایی عقلانی، ما را به یک انتخاب عقلانی رهنمون میکند؟
اما هر چه باشد، آقای موحد و شخصیتهای مشابه را نمیتوان محصول دموکراسی دانست.
ایشان محصول ارادههای ارگانیک و آلی بوده است در حالیکه دموکراسی متأثر از انتخابهای عقلانی و آگاهانه است. دموکراسی، محصول برجسته شدن نقش عقل در مناسبات اجتماعی است.
دموکراسی متأثر از فربه شدن نقش عقلانیت در مناسبات اجتماعی است.
کاش، در مناسبات سیاسی ما، شعور بر جای شور نشیند و عقل بر جای احساس نشیند.
کد مطلب: 414296