بایدن در مقابله با ایران چه برنامهای دارد
گرههای برجام
23 آذر 1399 ساعت 22:13
تجربه ثابت کرده است که آمریکا و تروئیکای اروپا فقط زبان زور را میفهمند. به همین منظور هر زمان که با زبان اقتدار با طرف غربی مواجه شدیم، نتیجه گرفتهایم.
خروج ايالاتمتحده از توافق هستهاي و اعمال سياست فشار حداكثري باعث شد تا ايران پس از يك سال صبر استراتژيك راهبرد مقاومت حداكثري را در پيش گيرد و با كاهش گام به گام تعهدات خود ذيل توافق هستهاي در پي افزايش سطح غنيسازي و ميزان ذخاير خود برآيد. طي يك سال گذشته دولت دونالد ترامپ تلاش زيادي صورت داد تا توافق هستهاي را به طور كامل ازبين ببرد و توافقي جديد با شرايطي سختتر بر ايران تحميل كند اما با مقاومت ايران و ايستادگي سياسي طرفهاي برجام نتوانست به اين هدف دست پيدا كند. اكنون در حالي كه با شكست دونالد ترامپ در انتخابات رياستجمهوري و وعده جو بايدن و تيم سياسي خارجي او مبني بر بازگشت به برجام دورنمايي از بهبود وضعيت اقتصادي و سياسي ايران پديد آمده، گروههايي در داخل و خارج از مرزها ميكوشند به بهانههاي مختلف اين دورنما را خراب كنند. از اسراييل گرفته كه با ترور دانشمند هستهاي ايران سنگ پيش پاي دولت جديد امريكا مياندازد، اروپا كه با زيادهخواهي از ضرورت كنار گذاشته شدن برنامه موشكهاي بالستيك ايران سخن ميگويد و تا برخي نيروهاي سياسي در داخل ايران كه تصميم دارند با افزايش غنيسازي تا 20درصد و كاهش نظارت آژانس شرايط را براي اجماع دوباره شرق و غرب عليه ايران فراهم كنند.
تحلیلگر آمریکایی: ایران در منطقه دست برتر را دارد
یک تحلیلگر ارشد نظامی و سیاسی در آمریکا معتقد است موازنه نظامی میان ایران و آمریکا، به نفع ایران تغییر کرده است.
آنتونی کردزمن پژوهشگر ارشد «مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی واشنگتن» در پایگاه رسانهای این مرکز نوشت: هر چقدر ترور محسن فخریزاده مهم باشد، تنها بخشی از ماجراست. همانند ترور قاسم سلیمانی، این ترورهم تاثیر سیاسی مهمی دارد و گفتوگو با ایران را برای آمریکا باز هم دشوارتر میکند. همزمان، هم ترور و هم برنامه هستهای ایران را باید در یک بافت راهبردی بزرگتر ارزیابی کرد. نخست باید دانست که هیچ دانشمند واحدی، بر برنامه هستهای ایران اشراف ندارد. این برنامه محصول تلاشهای جمعی است. این برنامه همچنین بر 75 سال داده و اطلاعات نشت کرده هستهای در دنیا متکی است.
دیگر جنبههای موازنه نظامی در حال تغییر هستند. در سال ۲۰۱۳، آمریکا و شرکای راهبردیاش، هنوز برتری قاطعی در زمینه نیروی هوایی مدرن و ظرفیتهای هدفگیری دقیق در قیاس با ترکیب موشکها و هواپیماهای رزمی قدیمی ایران داشتند. اما امروز، ایران نشان داده که از موشکهای پیشرفته بالستیک و فنآوری موشکی کروز و نیز توانمندی طراحی کلاهکهای متعارف (که در حمله به تأسیسات نفتی عربستان به کار رفت) برخوردار است. پیشرفت قدرت متعارف تکاوری ایران، پیامدهایی هم دارد. موشکهای نقطهزن ایران به این کشور یک توانایی مهم تکاوری، برای زدن اهداف بسیار با ارزش نظامی و غیرنظامی در سراسر منطقه میدهد و امکان میدهد تا دست برتر آمریکا و اعراب در نیروی هوایی را پس بزند.
به گزارش «دیپلماسی ایرانی»، در ادامه این تحلیل آمده است: همزمان به همان اندازه مهم است که پیشرفتهای ایران در دیگر زمینههای غیرهستهای و غیرنظامی را در نظر داشته باشیم. اینکه واقعا آسیبهای فشار حداکثری به اقتصاد ایران چه اندازه بوده و ایران چه پیشرفتی در عبور از تحریمها و نیز در دیگر زمینههای امنیتی داشته است؟
امتیازات دیگر ایران: دست برتر حزبالله در لبنان بعنوان نیروی غالب امنیتی این کشور که به تدریج از توانایی موشکی و از جمله سامانههای نقطهزن ایرانی برخوردار شده است. سوریه بهطور کامل در کنترل اسد درآمده که به ایران نقشی کلیدی در این کشور میدهد ضمن آنکه پیوندهای سوریه با حزبالله هم برقرار است. در عراق، آمریکا به شکل بدی زمینگیر شده است. به شدت نیروهایش را کاهش داده و در پی حملات نیروهای بسیج مردمی، بسیاری از جنبههای بالقوه مشارکت راهبردیاش با عراق را کنار گذاشته است. جنگ یمن هم که تا اینجا، همراه با پیروزی حوثیها بوده که شریک راهبردی ایران هستند. این وضعیت، دسترسی ایران به دریای سرخ و امکان تهدید عربستان سعودی از جنوب را فراهم میسازد. تهدیدی که همچنین دربردارنده موشکهای نقطهزن و موشکهای متعارفی است که توانایی زدن تاسیسات نفتی و دیگر زیرساختهای عربستان را دارد. در افغانستان هم با عقبنشینی نیروهای آمریکایی در ماه مه ۲۰۲۱، حضور آمریکا در مرزهای شرقی ایران پایان مییابد و میتواند به گسترش نفوذ ایران در شانگهای بیانجامد.
واکنشها به تحریم در داخل ایران هنوز هم یک فاکتور است اما نیروهای امنیت داخلی به شدت تقویت شدهاند. صداهای آرامی که در دولت دست برتر داشتند نیز رفته رفته میروند تا خاموش شوند. تحریمها برای ایران مشکلاتی را درست کردهاند، آمریکا توانمندیهایی هم دارد. با این همه، دلایلی برای هشدار وجود دارد: نخست، دولت بایدن نمی تواند به سادگی در رابطه با برجام به گذشته برگردد. دوم، بسیاری از جنبههای جاگیری آمریکا در منطقه، در چهار سال گذشته فرسوده شده است. رخدادهایی همچون ترور محسن فخری زاده، هرچند هم که مهم باشد، تنها بخشی از کل داستان به شمار
میرود.
برجام نباید بازنگری شود
«سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه ضمن حمایت از موضع ایران در برجام گفت: «از مواضع کشورهایی که میخواهند علاوه بر موضوع هستهای مسائل دیگر را وارد کنند، حمایت نمیکنیم. برجام نباید مورد بازنگری قرار گرفته و در آن مسائل دیگر مطرح شود». «لاوروف» در گفتوگوی وبیناری با ایرنا و خبرگزاری صداو سیما با اشاره به اینکه وضعیت کنونی برجام در نتیجه اقدامات امریکاست، گفت: امریکا در واقع ایران را بهخاطر اینکه واشنگتن خود از تعهدات سرباز زد مجازات کرده است. ما معتقدیم که موضع امریکا در برجام غیرسازنده است. منظورم افرادی در دستگاه سیاسی امریکا است که از نابودی برجام حمایت میکنند و معتقدند که باید از هرگونه توافق با ایران خودداری کرد. در امریکا نیروهایی وجود دارند که میخواهند برجام نابود شود. وی ادامه داد: باید از ظرفیتهای برجام استفاده کرد و توازن تعهدات و منافع ایران در این توافق بینالمللی باید رعایت شود. برجام یک دستاورد بزرگ است که به حل مسائل مربوط به عدم انتشار سلاح کشتار جمعی کمک کرد.
لاوروف با اشاره به اینکه ایران به رغم تحریک امریکا به تعهدات برجامی خود عمل کرده و پروتکل الحاقی را اجرا میکند، گفت: به رغم اقدامات تحریکآمیز امریکا، ایران به تعهدات خود در برجام عمل و پروتکل الحاقی و توافقنامه پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اجرا میکند که از سوی جامعه جهانی قابل احترام و تحسین است. ما با تلاشها برای تحریمهای یکجانبه بویژه تحریمهای فراملیتی و زمانی که امریکا در ماه مه سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد، مقابله کردیم و موضع خود را در این مورد اعلام کردهایم.
توجه به طرح ایران در توافق صلح قرهباغ
لاوروف در پاسخ به اینکه چرا طرح ایران در حل مسأله قرهباغ مورد استقبال قرار نگرفت و همانند روند مذاکرات آستانه از مشارکت آن استفاده نشد، گفت: ما در گذشته نگفتیم که ایران و روسیه و ترکیه باید همه مسائل منطقه را حل کنند.
وی ادامه داد: زمانی که این سه کشور امکان تأثیرگذاری برای حل مسألهای را داشته باشند همکاری آنها نمونه خوبی برای حل مسائل است. در مسأله قرهباغ تلاشهای ما برای پایان دادن به جنگ بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان بود.
وی افزود: در توافقنامه ۹ نوامبر صلح قرهباغ که به امضای رئیس جمهوری روسیه و جمهوری آذربایجان و نخستوزیر ارمنستان رسید بخشهایی از طرح ایران مورد توجه قرار گرفت. انتخاب فرمت مذاکرات از سوی ارمنستان و جمهوری آذربایجان انجام گرفت. وی تصریح کرد: در رابطه با مناقشه قرهباغ ما خواستار توقف خونریزی بودیم و طرفهای مناقشه علاقهمند بودند که این کار را با میانجیگری روسیه انجام بدهند. در اینجا هیچ فکر پشت پردهای وجود ندارد، ضمناً بگویم که طرح ایران در اوج مناقشه قره باغ مطرح شد.
لاوروف اظهار داشت: این بدین معنی نیست که ما منافع ایران را نادیده میگیریم، به نحوی که عادیسازی روابط ارمنستان و جمهوری آذربایجان روی منافع ترانزیت ایران تأثیر میگذارد، بخصوص در شرایطی که امریکاییها علیه شما تحریم وضع کرده و همچنان به وضع تحریمها ادامه میدهند اجازه نمیدهیم وضعیت منافع ترانزیتی وخیمتر شود.
افزایش حجم مبادلات بازرگانی ایران و روسیه
لاوروف همچنین با اشاره به افزایش همکاریهای اقتصادی و بازرگانی ایران و روسیه، افزود: حجم مبادلات بازرگانی ایران و روسیه سال گذشته ۲۰ درصد افزایش یافت و در دوره شیوع ویروس همهگیر کرونا نیز حجم مبادلات دو کشور هشت درصد رشد داشته که با هیچ کشوری چنین نبوده است. وی همچنین به افزایش صادرات ایران به روسیه در سال گذشته اشاره کرد که به گفته وی رشد قابل توجهی یافته است. وزیر خارجه روسیه با اشاره به امضای توافقنامه تجارت ترجیحی بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا اظهار داشت: با امضای این موافقتنامه بازار کشورهای اتحادیه اوراسیا به روی ایران گشوده شد و به همین دلیل معتقدم در این مورد بهخوبی به شهروندان ایرانی باید اطلاعرسانی شود. وزیر خارجه روسیه ادامه داد: در روابط ایران و اوراسیا حجم مبادلات بازرگانی افزایش مییابد و از ارزهای ملی در پرداختها و معاملات استفاده میشود و این سیستم مؤثر است و ادامه خواهد یافت و ما تلاشهای ممکن را برای از بین بردن تأثیرات منفی تحریمها بهکار میگیریم. بین ایران و روسیه روبل روسیه به عنوان ارز اصلی برای پرداختها محسوب میشود. وزیر خارجه روسیه در ادامه تصریح کرد: ایران و روسیه دو بازیگر قدرتمند جهانی هستند و این دو قدرت میتوانند نقش خود را در نظام جهانی ایفا کنند و اصول منشور سازمان ملل که بر تساوی حقوق ملتها و عدالت تأکید دارد میتواند بیش از هماکنون تحقق بیابد.
ترور فخریزاده را دسیسه میدانیم
وزیر خارجه روسیه در ادامه سخنان با بیان اینکه روسیه در مبارزه با تروریسم بینالمللی مشارکت دارد، گفت: متأسفانه تلاش برای سیاسی کردن و حتی بدتر از آن، استفاده از تروریسم برای دستیابی به اهداف ژئوپلیتیک توسط برخی کشورها ادامه دارد و ما امروزه میبینیم که چنین اقداماتی، از جمله در سوریه، افغانستان و مناطق دیگر در جریان است. به همین دلیل ما همچنان مبنا را بر این قرار میدهیم که برای مبارزه واقعی با تروریسم بینالمللی، همه کشورها باید متحد شوند، صرفنظر از اینکه چه نوع روابط سیاسی و دیپلماتیکی بین آنها برقرار است.
لاوروف افزود: در تراژدی ترور محسن فخریزاده، این حادثه تروریستی را محکوم کردیم. این ترور را یک دسیسه میدانیم که برای بیثبات کردن اوضاع منطقه انجام گرفت که بدون آن هم مسائل زیاد دارد که از سالها پیش بر اثر مداخلهجویی برخی کشورها بروز کرده است.
درخواست اتریش برای بازگشت به اجرای برجام
همزمان با گفتوگوی لاوروف، «الکساندر شالنبرگ»، وزیر خارجه اتریش هم در گفتوگو با ایرنا دیدگاه کشورش را نسبت به مناسبات دوجانبه با تهران و اهمیت برجام تشریح کرد و افزود: این توافق در وین مذاکره و توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب شد. از این منظر ما بهرغم اینکه عضو این توافق نیستیم اما دیدگاه مثبتی به آن داریم. وزیر امور خارجه اتریش تأکید کرد که این کشور به برجام متعهد میماند و از تمام طرفها هم میخواهد به اجرای کامل آن بازگردند. وی ادامه داد: برجام مؤید عالیترین سطح نظام چندجانبهگرایی و گواهی است که در نتیجه حضور تمام طرفها پشت یک میز و مذاکره با حسن نیت، چه دستاوردی حاصل میشود. وزیر امور خارجه اتریش درباره آینده برجام در دوره ریاست جمهوری جو بایدن هم اظهار داشت: پیشبینی کردن دشوار است. اما نشانههایی وجود دارد که به نظر میرسد تمام طرفها مایل هستند تا دوباره در یک فرآیند تعامل کنند. شالنبرگ ادامه داد: این تحولات دلگرمکننده است و اتریش بهطور قطع سهم خود را برای تسهیل هرگونه مذاکرات بین طرفها در صورتی که مایل باشند، ایفا خواهد کرد. وی افزود: ما به ۱۶۰ سال روابط باثبات و دوستانه دیپلماتیک [با ایران] افتخار میکنیم و به طور قطع مایلیم تا این رویه را ادامه دهیم.
بايدن به دنبال تنشزدايي با ايران خواهد بود
فرانسوا نيكولو، سفير پيشين فرانسه در جمهوري اسلامي ايران در گفتوگو با اعتماد به بررسي شرايط پيش روي توافق هستهاي پرداخته است؛ «بسياري از كسبوكارها و سرمايهگذاران به دليل هراس از مجازاتهاي تحريمي امريكا، ايران را ترك كردهاند و براي بازگرداندن اين كسبوكارها به ايران نياز است كه وزارت خزانهداري دولت جديد امريكا سياستي پيشگيرانه را پيش بگيرد. امريكا بايد اطمينان دهد كه همكاري با ايران جريمه و تحريم در پي نخواهد داشت.»
دستكم از زمان امضاي توافق وين، ايران دسترسي كاملي را براي بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي فراهم كرد و براساس گزارشهاي متعدد آژانس فعاليت خود را به صورت صلحآميز ادامه داد. بهرغم پايبندي كامل ايران، يكي از دانشمندان هستهاي كشور ترور شد. از نگاه شما علت ترور و انگيزه اصلي عاملان آن چه بوده و اين اتفاق چه تاثيري بر روابط ايران و كشورهاي 1+5 خواهد داشت؟
اگر نقش اسراييل در ترور دانشمند هستهاي ايراني تاييد شود، ميتوان اين اقدام را در ادامه سياستي دانست كه در آوريل 2018 از سوي نخستوزير اسراييل پي گرفته شد و براساس اين سياست، بنيامين نتانياهو از آقاي فخريزاده به عنوان مسوول برنامه هستهاي پنهاني ايران نام برد. اين حمله در داخل خاك ايران را نميتوان حملهاي ساده توصيف كرد، چراكه مشخصا شواهد و پيچيدگي عمليات نشان ميدهد از ماهها پيش براي آن برنامهريزي شده بود. بعد از برنامهريزي كامل سوال مهم اين بود كه چه زمان اين عمليات بايد اجرا شود و منطقا اين آخرين فرصت براي اجراي عمليات به حساب ميآمد. مشخص بود كه اگر عمليات چند روز پيش از سوگند ياد كردن جو بايدن، رييسجمهور امريكا صورت ميگرفت يا حتي بسيار بدتر از آن پس از مراسم تحليف او رخ ميداد، ميتوانست بهمثابه نشانه بسيار بدي براي دولت جديد امريكا تعبير شود. رييسجمهور جديد امريكا ممكن بود احساس كند كه در آغاز كار سيلي محكمي خورده! روابط اسراييل و امريكاي بايدن بر پايه يك اشتباه بنا ميشد و اين مساله ميتوانست تبعات جبرانناپذيري براي عاملان به همراه داشته باشد. بايد به ياد داشت كه در دوره رياستجمهوري باراك اوباما، كه جو بايدن به عنوان معاون اول رييسجمهور ايفاي نقش ميكرد، ايالاتمتحده ترور دانشمندان ايراني را كه بين سالهاي 2010 تا 2012 رخ داد، محكوم كرد.
در طول دوره رياستجمهوري دونالد ترامپ، اروپا قادر به اجراي تعهداتش نبود اما تلاش كرد از نقطه نظر سياسي در مقابل فشارهاي ايالاتمتحده بايستد و برجام را زنده نگه دارد. با اين حال اكنون كه چيزي تا پايان دوره رياستجمهوري ترامپ باقي نمانده، شرطهاي او از زبان كشورهاي اروپايي تكرار ميشود و وزير خارجه آلمان از ضرورت كنار گذاشتن برنامه موشكهاي بالستيك و تغيير رفتار منطقهاي ايران سخن ميگويد. آيا اين رفتار به نابودي توافق هستهاي كه حاصل سالها مذاكره است، منجر نميشود؟
اينكه شما ميگوييد آلمان در پي آغاز مذاكراتي درباره برنامه موشكهاي بالستيك همچنين سياستهاي منطقهاي ايران است، صحت دارد. اين اما فقط خواسته برلين نيست. فرانسه، بريتانيا و دولت جديد ايالاتمتحده نيز در اين باره با آلمان همنظر هستند اما فكر نميكنم طرح اين خواسته به نابودي برنامه جامع اقدام مشترك منجر شود. به اين دليل كه هر 4 كشوري كه نام بردم بر اين باورند كه پس از روي كار آمدن دولت جديد در امريكا، اولين گام بايد بازگشت به اجراي كامل و عادلانه تعهدات برمبناي برنامه جامع اقدام مشترك باشد؛ يعني توافقي كه صرفا براي پاسخگويي به سوالات و مطالبات هستهاي طراحي و اجرا شده است!
پس از انجام اين كار اعضاي برنامه جامع اقدام مشترك ميتوانند سوالات ديگري را پيرامون برنامه موشكهاي بالستيك ايران و سياستهايي كه از سوي اين كشور در منطقه خاورميانه پي گرفته ميشود، مطرح كنند. اين يك حقيقت است كه در مقطع زماني فعلي ايران هيچ تمايلي به گفتوگو پيرامون اين موضوعات و پاسخگويي به سوالاتي كه براي اروپا و امريكا به عنوان طرفهاي توافق هستهاي مطرح است، ندارد. ارزيابي خود من اين است كه گفتوگو پيرامون اين موضوعات ميتواند مثبت و راهگشا باشد اما اين گفتوگوها نبايد در چارچوب توافق هستهاي صورت بگيرد. البته بايد توجه داشت كه هنوز پيشنيازهاي اين گفتوگوها فراهم نيست؛ گفتوگو پيرامون برنامه موشكهاي بالستيك يا ديگر سياستهاي دفاعي همچنين توازن قدرت در منطقه نياز به درگير كردن ساير بازيگران منطقهاي در حقوق و تكاليف دارد. اما آيا اكنون اين امكان وجود دارد؟ اين سوال بزرگي است كه پاسخ به آن ميتواند خيلي از ابهامات را حل و فصل كند. با همه اين توصيفات معتقدم كشورهاي اروپايي و ايالاتمتحده به تلاششان در اين مسير ادامه دهند.
در صحبتهايتان چندين بار به همسويي امريكا و اروپا اشاره كرديد. به عقيده شما با روي كار آمدن دولت جو بايدن در ايالاتمتحده چه تغييراتي در سياست اين كشور در قبال اروپا رخ خواهد داد و اين تغييرات چه تاثيري بر موضوع ايران ميتواند داشته باشد؟
آنچه مشخص است اين است كه مطمئنا جو بايدن، رييسجمهور منتخب ايالاتمتحده به دنبال نوعي تنشزدايي در رابطه با ايران خواهد بود. او به روشني اعلام كرده كه تصميم دارد سياستي متفاوت با دونالد ترامپ در پيش گيرد، راهبرد فشار حداكثري را كنار بگذارد و امريكا را به برنامه جامع اقدام مشترك(برجام) بازگرداند. اين اقدام ميتواند تاثير تحريمهايي كه ايالاتمتحده در طول رياستجمهوري ترامپ عليه ايران وضع كرده را تا حد بسيار زيادي كاهش دهد. هر چند ايرانيها ممكن است به قابل اطمينان بودن دولت جديد امريكا شك داشته باشند و به اقدامات جو بايدن به ديده ترديد بنگرند اما من معتقدم چنين فرصتي را نبايد از دست داد. براي ايران هيچ ريسكي وجود ندارد اگر صبر پيشه كند و به آزمايش صداقت و درستي سياست دولت جديد امريكا بپردازد.
در مقابل دولت امريكا نيز بايد دريابد كه تنها بازگشت به برجام و لغو تحريمهاي هستهاي نميتواند اقدامي كافي براي بهبود وضعيت موجود باشد. بسياري از كسبوكارها و سرمايهگذاران به دليل هراس از مجازاتهاي تحريمي امريكا، ايران را ترك كردهاند و براي بازگرداندن اين كسبوكارها به ايران نياز است كه وزارت خزانهداري دولت جديد امريكا سياستي پيشگيرانه را پيش بگيرد. امريكا بايد اطمينان دهد كه همكاري با ايران جريمه و تحريم در پي نخواهد داشت. معتقدم اگر دو طرف با حسننيت همكاري كنند شرايط بهتر خواهد شد.
نگرانی پمپئو از مصوبه قانونی مجلس برای «لغو تحریمها»
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا روز جمعه بیانیهای در واکنش به مصوبه مجلس ایران برای لغو تحریمها صادر کرد.
در این بیانیه آمده است: ایالات متحده آمریکا قانونی که به تصویب مجلس ایران و شورای نگهبان رسیده را محکوم میکند. این مصوبه چیزی جز جدیدترین ترفند رژیم برای استفاده از برنامه هستهایاش جهت ارعاب جامعه بینالمللی نیست.
در ادامه این بیانیه آمده است: این قانون در صورت تصویب، غنیسازی ایران را به سطح خطرناک ۲۰ درصد خواهد رساند، حال آنکه ایران همین الان محدودیتهای برجامی درخصوص سطح غنیسازی را زیر پا گذاشته و علاوه بر آن اقدام به توسعه ذخائر اورانیوم و تحقیق، تولید و نصب سانتریفیوژهای پیشرفته کرده است.
وی در ادامه ادعای خود نوشته است: ایران هیچ توجیه فنی منطقی درباره اینکه چرا نیاز به غنیسازی اورانیوم در این سطح برای اهداف صلحآمیز دارد ارائه نکرده است.
در بخش دیگری از این بیانیه گستاخانه آمده است: جامعه بینالمللی نباید بهانهتراشیهای خطرناک این رژیم را با مماشات اقتصادی پاسخ دهد. اگر رژیم ایران دنبال کاهش تحریم و فرصت اقتصادی است باید ابتدا با متوقف کردن اخاذیهای هستهای و با مذاکره بر سر توافق جامعی که در آن ساخت موشکهای بالیستیک، حمایت از تروریسم، بازداشتهای غیرمنصفانه و سایر فعالیتهای بیثباتکننده در منطقه مورد رسیدگی قرار میگیرند ابتدا نشان دهد که جدی است.
عصبانیت و نگرانی آمریکا
عصبانیت و نگرانی وزیر خارجه آمریکا از مصوبه قانونی مجلس برای لغو تحریمها، قابل تأمل است.
علت این عصبانیت و نگرانی کاملاً آشکار است؛ چرا که این مصوبه، دولت و وزارت خارجه را در مقابل عهدشکنی و گستاخی طرف غربی در موضع قدرت قرار میدهد.
به عبارت دیگر، این مصوبه، ابزار قدرت در اختیار دولت قرار داده و به همین خاطر است که جیغ طرف عهدشکن به هوا برخاسته است.
در روزهای گذشته نیز تروئیکای اروپا در بیانیهای مشابه، به مصوبه قانونی مجلس برای لغو تحریمها حمله کردند.
علت انتشار این بیانیه
متأسفانه در شرایطی که مجلس شورای اسلامی در جهت متوقف کردن زیادهخواهی طرف عهدشکن در برجام، مصوبه لغو تحریمها را تصویب کرد و این مصوبه به تایید شورای عالی امنیت ملی نیز رسیده بود، اما برخی دولتمردان با حمله به مصوبه مذکور، طرف آمریکایی و اروپایی را به این واکنش ترغیب کردند.
آمریکا و تروئیکای اروپا در پرونده برجام - و البته پروندههای دیگر از جمله حقوق بشر و تروریسم و... - به ایران بدهکار است.
متأسفانه دولت آقای روحانی در سالهای گذشته در اجرای 28 شرط ابلاغی در برجام دچار قصور و تقصیرهای فراوان شد.
مواضع منفعلانه دولت در مقابل عهدشکنی طرف غربی، این پالس را به طرف مقابل داد که هر بلایی هم به سر برجام بیاید، دولت روحانی از توافق خارج نشده و تعهدات خود را یکطرفه ادامه خواهد داد.
اما مصوبه اخیر مجلس، محاسبات طرف عهدشکن را به هم ریخت و این پیام را داد که دیگر عهدشکنی و بیعملی در برجام، بدون هزینه نخواهد بود.
تجربه ثابت کرده است که آمریکا و تروئیکای اروپا فقط زبان زور را میفهمند. به همین منظور هر زمان که با زبان اقتدار با طرف غربی مواجه شدیم، نتیجه گرفتهایم.
تا زمان آمدن بایدن چه باید کرد؟
جاوید قرباناوغلی دیپلمات ارشد پیشین وزارت خارجه در یادداشتی نوشت: درمدت باقيمانده تا زمان روي کارآمدن جو بايدن، انجام چند کار ضروري به نظر ميرسد که در قدم اول بايد ازهرگونه تشنج و تشنجآفريني در روابط ايران و آمريکا که ممکن است به احتمال زياد مورد سوءاستفاده هم آمريکاييهاي ترامپي و هم اسرائيليها و هم عربستان سعودي قرار بگيرد و کار را از کنترل خارج کند و باعث شود دست بايدن براي تصميمگيري تا حدودي بسته بماند، پرهيز کرد. پس درواقع اولين مساله صبر و صبوري براي گذر از اين مدت زمان اندک باقيمانده تا بيستم ژانويه است تا جابهجايي قدرت صورت بگيرد. قدم دوم که البته بايد از زمان انتخابات شروع ميکرديم، موضوع رايزنيهاي لازم هم با تيم بايدن هم از طريق ديپلماسي پنهان يا ديپلماسي علني يا رسمي است براي اينکه بتوانيم برجام را در بالاترين سطحي که به نفع ماست، احيا کنيم. چون اکنون ملاحظاتي از طرف تيم بايدن صورت ميگيرد که استنادشان به اين موضوع که شرايط حال حاضر 2020 با 2016 تفاوت کرده، است. هرچند واقعيت هم اين است که تفاوتهايي وجود دارد ولي بايد بتوانيم از همين فرصت استفاده کنيم و با لابيگري با تيم بايدن سعي کنيم با منابع حداکثري احياي برجام که شامل لغو تمام تحريمهاي فرمان رياستجمهوري که در زمان ترامپ انجام شد و بازگشت به شرايط قبل از خروج آمريکا از برجام و تعهدات لغو تحريمهاست درحقيقت شرايط و محيط را براي وقوع اين موضوعات هرچند که تا حدودي سخت خواهد بود، آماده سازيم. واقعيت اين است که هم ما در وضعيت خوبي نيستيم و هم شرايط دنيا عوض شده و کشورهايي مثل رژيمصهيونيستي و عربستان سعودي هم دارند مطالبهگري ميکنند و در درجه اول خواهان بازگشت بايدن به برجام نيستند و در درجه دوم اگر برگردد، آنها هم جزو تيم مذاکرهکننده باشند. به غير از اين موضع اروپاييها هم در مسائل موشکي و منطقهاي محکمتر شده و بيانيه اخير وزير خارجه نيز مويد اين مساله است. بنابراين بايد سعي کنيم سراغ خود آمريکاييها برويم چون مذاکرات قبلي مذاکرات با خود آمريکاييها بود و 1+5 بهانه بود. درحقيقت بايد از الان با يک منطق نيرومندي براي مذاکراتي که نميدانيم چه زماني شروع خواهد شد که اميدواريم زودتر شروع شود، خودمان را آماده کنيم. چون به احتمال زياد، به غير از مسائل قبلي برجام ممکن است، بخواهند برخي موضوعات حاشيهاي و منطقهاي را مطرح کنند که بايد از الان آمادگي داشته باشيم و براي هر کدام از آنها يک پکيج نيرومند و قدرتمند و با منطقي فراهم کنيم که درهرگونه مذاکرات احتمالي در اينگونه مسائل که ممکن است پيش آيد، بتوانيم قدرت چانهزني خودمان را با استنادات دقيق حقوقي و سياسي که بسيار هم دستمان هست، بالا ببريم. از جمله شاهکار ما در شکست دادن داعش و مبارزه با تروريسم افراطگري مذهبي که همراه با شهداي بزرگي در اين راه بود و همچنين در موضوع موشکي که گفته ميشود عربستان سعودي و اسرائيل موشکهايي با برد پنجهزار کيلومتر دارند، بيان تجربه جنگ تحميلي است که از دادن اسلحه و موشک به ما دريغ ميکردند و عراق از همه اين تجهيزات برخوردار بود از منطق کافي برخوردار است. درواقع همان صبر استراتژيک و ندادن بهانه ضروري به نظر ميرسد و البته که در مقابل هرگونه اقدام نابخردانه صهيونيستها از آمادگي لازم برخورداريم ولي تصور ميکنم يک مدت صبوري پيشه کنيم چون حتي در بين تيم ترامپ هم مخالفان بالا رفتن دامنه بحران زياد است.
کد مطلب: 428497