کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت|

جلسه بگیرید اما حرف نزنید، حرمتتان بیشتر است

سیدعلی عباس محدث

25 آذر 1397 ساعت 1:49

اگر روزی شنیدی که نماینده مردم به جای معرفی مدیر تا سرایدار ادارات، به مطالبه حق مردم از مدیران، در دستگاههای دولتی حاضر شد، اگر به گوش مبارک شنیدید که مدیرانِ کناری‌تان به مصلحت دانش نشسته‌اند نه سفره رنگین، اگر مستفیض گشتید که در تمامی ادارات به مکاتبات نماینده بیشتر از بخشنامه و قانون بها داده نمی‌شود و بالاخره اگر قبول کردید که رضایت مردم و درایت مدیران استانی و شهرستانی برآیند جلسات اداری مختلف می‌باشد، تحقیق و پژوهش‌های میدانی در مسیر گسترش آسیب‌های اجتماعی قرار خواهند گرفت


متن ارسالی؛ چندی پیش یکی از مسئولان اجرایی شهرستان بویراحمد در جلسه شورای اداری شهرستان، پیرامون خودکشی افاضاتی داشتند. از اینکه دغدغه اجتماعی‌اش بوده، کلامشان را وزین، و از منظر مدیریتی، نطقِ جنابشان را بسیار حقیر می دانم. از باب اول، وظیفه هر مصلح اجتماعی و انسان منطقی است که پیرامون هرکدام از آسیب‌هایی که امنیت، اخلاقیات و زندگی اجتماعی انسانهای دیگر را به مخاطره می‌اندازد و برای رفاه اجتماعی مردم، هزینه دارد را، بررسی کند و راهکار ارائه نماید. البته وظیفه عمومی است که از خود شروع کنیم و بر حسب نقش اجتماعی که داریم، دامنه اصلاحات اجتماعی را وسعت بخشیم و حاشیه امنیت را برای ضد ارزشها به چالش بکشانیم. اگر در جایگاه مدیر اجرایی و یا تخصصی نشسته‌ایم که بحث دیگری است. اینجا نه تنها وظیفه اجتماعی است که در صورت تشدید نابسامانی‌ها و همه گیر شدن آسیب‌های اجتماعی باید پاسخگوی جامعه و قانون هم باشیم.
خدمت این عالیجناب عرض کنم که کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی، با کلیشه‌ای عریضه گفتن و کتابی سخن راندن چیزی شبیه این هجو است که «ماهی در موقع بارندگی کجا می‌رود تا خیس نشود؟». البته باید کتابها خواند و پژوهش‌ها انجام داد تا بفهمیم که تا کجای جامعه انسانی در تیررس آسیب‌های اجتماعی هستند. اگر خاطر شریفتان باشد و از اندرزهای اساتید فن بهره مند باشید، مستمراً از رسانه‌های استانی و ایضاً کشوری می‌خوانیم که آمار اعدامی‌ها (کسانی که در نتیجه بی توجهی به امنیت اجتماعی محکوم شده‌اند)، مطلقه‌ها، مخلان امنیت اجتماعی و اقتصادی، مختلسین، ارتشاء و پارتی بازی، زورگیری و دله دزدی، کم فروشی و احتکار، تَن فروشی و آزار کودکان، همسر آزاری و تزلزل بنیان خانواده، اعتیاد و تسهیل در به دست آوردن مواد مخدر سنتی و صنعتی در هرجایی که تصور بفرمائید، بالا رفته و دوباره بالاتر می‌رود. چنانچه این رویه‌ی نامیمون برای نمایندگان و مسئولان استان مهم بود و نیازمند پاسخگویی، کسان دیگری می‌بایست در کرسی‌های مدیریتی استان و شهرستان‌ها می‌نشستند. در جائیکه رقاص محفل دانشجویی، در سالهای گذشته رئیس دانشگاه می‌شود و فلان مدیر و رئیس به لطف آش نذری و کشک عمه انتخاب می‌شوند، اون مقیاس «بالایی» که برای خودکشی و دیگر آسیب‌ها متصور شده‌اید تا کجا است؟
نمی‌دانم رشته‌ی تحصیلی شما چیست و در کجا درس خوانده‌اید، ولی از بی تفاوتی که نسبت به دستگاههای متولی آسیب‌های اجتماعی داشته‌اید متوجه هستم که جلسات این چنینی را تنها برای تنظیم صورتجلسه و ارسال به مافوق تشکیل می‌دهید. متعاقب آن، مطالب شبیه این مطلب نه تنها اثری بر موضوع ندارد که یقیناً «آب در هاون کوبیدن است». جمله آخری که در پایان جلسه عنوان کرده‌اید، خیلی زیبا بود. اینکه مهمترین عنصر کاهش آسیب‌های اجتماعی را تحقیق و پژوهش دانسته‌اید، جالب‌ترین قصه‌ای بود که در جلسه بیان فرموده‌اید. کدام کارتان را با مصادیق علمی انجام دادید که برای کاهش آسیب‌ها به دنبال تحقیق و پژوهش هستید؟ مگر نه اینکه تحقیق و پژوهش نیازمند سازوکار تخصصی است؟ مگر نه اینکه تحقیق و پژوهش در فرایندی تخصصی و برای رسیدن به هدفی خاص انجام می‌گیرند؟ چند درصد مدیران کنار دستی شما و آقای استاندار، توانمندی علمی برای ساختن فرضیه و تحلیل موضوع و استنتاج و نتیجه گیری و مهمتر از آن، به‌کارگیری پژوهش‌ها در حل مشکلات مردم را دارند؟ آیا این نیازی را که اخیراً مکاشفه نموده‌اید، اعتبارات بی شمارش در استان و در دستگاههای اداری به چپاول نمی‌رود؟ این همه سمینار، کارگاه و کلاس‌های تخصصی که در مجامع مختلف اداری و در حوزه‌های مختف آسیب‌های اجتماعی انجام می‌گیرد و اعتبارات گزافی را نیز هزینه می‌کنند، چه چیزی را کاهش داده‌اند؟ به نظر جنابعالی سرانه مالی استان را کاهش داده‌اند یا آسیب‌های اجتماعی را؟ زمان پاسخگویی به ارباب رجوع یا زمان بهره گیری از آسیبی دبگر در سطح جامعه را؟ آیا به اندازه هزینه صدور گواهی شرکت در این مجامع، منفعتی در زندگی مردم ایجاد شده است؟
تحقیق و پژوهش را باید اول از میزان سلامت فکر و دانش مدیران استان و شهرستان شروع کرد. جواب پاسخ شما را در یکی از جلسات استانی، آقای استاندار در همان ماههای اول انتصابشان بیان کردند. در دستگاههای متولی امر، هزینه تحقیقات و پژوهش را به پایان نامه‌های 45 صفحه‌ای کارشناسی ارشد دادند. هزینه‌های پژوهشی را به پایان نامه‌های بی محتوا و بی ربط دادند. اعتبارات آسیب‌های اجتماعی را به مقالات دانلود شده و مطالب (copy paste) داده می‌شود. اعتبارات تحقیقات اجتماعی به سمینارهای صوری و کارگاههای آبکی داده می‌شود که هیچ نتیجه‌ای در زندگی مردم و مخاطبین مرتبط ندارد. کجا را می‌بینی؟ به عنوان مدیر بومی تاکنون از خودت پرسیدی که چرا آقای استاندار از روز اولی که در استان منصوب شده، بعد از 40 سال که از انقلاب اسلامی گذرد، تازه شیوه نشستن بر روی صندلی و آداب سخن گفتن در جلسه و چگونگی ورود و خروج به سالن جلسات و خیلی از مسائل ابتدایی را با تَشَر گوشزد می‌کند؟ لطفاً بیخیال این یکی باشید. چون نه من نان نقد را می‌خورم و نه تو چوب ناتوانی را. چرا که کُل بی تدبیری را در بار الاغ مدیریت استان جا نهاده‌ایم و الاغ را دزد برده است. من نوشتم و می دانم تو بهره نمی‌گیری، تو می گویی و می دانی که مردم خبردار نمی‌شوند و همه ما با هم می دانیم که همه خوابیم.
جناب مدیر؛
اگر روزی شنیدی که نماینده مردم به جای معرفی مدیر تا سرایدار ادارات، به مطالبه حق مردم از مدیران، در دستگاههای دولتی حاضر شد، اگر به گوش مبارک شنیدید که مدیرانِ کناری‌تان به مصلحت دانش نشسته‌اند نه سفره رنگین، اگر مستفیض گشتید که در تمامی ادارات به مکاتبات نماینده بیشتر از بخشنامه و قانون بها داده نمی‌شود و بالاخره اگر قبول کردید که رضایت مردم و درایت مدیران استانی و شهرستانی برآیند جلسات اداری مختلف می‌باشد، تحقیق و پژوهش‌های میدانی در مسیر گسترش آسیب‌های اجتماعی قرار خواهند گرفت و در آن صورت، نطق دُرافشانتان به صداقت تصور خواهد شد. آن وقت، خیلی از مدیران استانی و شهرستانی باید جارو و خاک انداز در دست بگیرند و سالن جلسات را تمیز کنند. و آن وقت خیلی اتفاقات دیگری به وجود خواهد آمد که نماینده را به مقیاس علم نه وسعت جهل، و دولت را به ذوق خدمت نه هنر سفسطه انتخاب خواهیم کرد. و آنگاه رئیس دادگستری از ذکاوت مدیران در اجرایی نمودن قوانین تشکر خواهد کرد نه از بیگانگی‌شان با مقررات، تهدید بکند. و آنگاه محورهای پژوهش این خواهد بودکه:
1-چرا کسی که در دستگاه اداری به دلیل تخلفات و فساد اداری بازنشسته اجباری می‌شود ولی پس از سالها دوری از فعالیت اداری مجدداً در رأس مدیریت اجرایی شهرستان و سپس در پست مهم اجرایی استان منصوب می‌شود؟
2-چرا در استانِ نیازمند به تحول و توسعه همه جانبه، مدیریت دستگاههای اداری را حتماٌ باید نمایندگان انتخاب کنند؟
3- چرا نمایندگان هر فردی را که دوست داشته باشند، در هر پستی، با هر تخصصی، در هر دستگاهی و برای هر مدت زمانی که خود بخواهند، پیشنهاد می‌دهند؟
4-نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد بر اساس کدام سازوکار تخصصی، دستگاه‌های اداری را برای انتخاب مدیریتشان، بین خود تقسیم می‌کنند؟
5-اگر خدمات قابل ارائه به مردم، در دستگاههای مختلف اداری تقسیم بندی شده و محور فعالیت‌ها هم مشخص شده است، پس چرا این حجم نامه‌های درخواست خدمت، که پاراف نماینده ولی فقیه در استان، امامان جمعه و جماعت، استاندار و فرمانداران، نمایندگان مردم و مدیران کشوری را دارند، در دست مردمِ بینوا است؟
6-چرا 60 هزار نفر، 7 نفر را انتخاب می‌کنند تا آنها شهردار را انتخاب کنند، ولی آن 5 نفر از یک نفر استمداد می‌طلبند که شهردار کی باشد؟
7-چرا حوزه سیاسی استانداری که باید محور اتحاد و همدلی مردم باشد، هر روز در رسانه‌های مختلف، بوقچی یک جریان ظاله سیاسی بوده و «هل من مبارز» می‌گوید؟
8- چه کسی قبح فساد، ناهنجاری و بی عدالتی را شکسته است که مدیری که حکم فسادش عالمگیر شده است، با روی گشاد و طیب خاطر در همه محافل حاضر می‌شود و خنده ملیحانه پاسخ می‌دهد؟ آیا رأی صادره قانونی نبوده است؟ آیا رأی قطعی برای مدیران، از حیز انتفاع خارج شده است؟ آیا مردم حق مطالبه خواسته‌های خود را دارند؟ آیا دروغ بد است؟ آیا پژوهش و تحقیق می‌تواند در کاهش آسیب‌های اجتماعی استان ما، مؤثر باشد؟
9- چرا پایه‌های لرزان پل بشار، آسفالت ترک خورده خیابانها، جدول کشی‌های وارفته‌ی شهری، کیفیت بد نان نانوائیها، گران بودن قیمت تعیین شده گوشت، افزایش لحظه‌ای قیمت کالا و اجناس، نارضایتی مردم از بیمه‌ها و مراکز درمانی و بیمارستانها، وضعیت اسف بار رانندگی در شهرها به‌ویژه در شهر یاسوج و رشد تخریب‌های زیست محیطی هیچ پاسخگویی ندارند؟
10-چرا در رشد بی رویه تمامی شاخصه‌هایی که می‌توانند مایه تحقیر و ذلالت باشند (طلاق، اعتیاد، درگیری‌های محلی و ....، در سطح کشور اولیم ولی در شاخص‌هایی که باید به نسبت توانمندیمان جز برترین‌ها باشیم، (بهداشت، اختراعات، پایه علمی دانشگاهها و ....)، آخریم؟
پس برادر عزیز؛
آیا اینگونه سخن گفتن در جلسه اداری (عرض کردم اداری)، سخنی است با اهلش یا نعره‌ای است در پای کوه؟
------------------------------------------
سیدعلی عباس محدث
------------------------------------------

 


کد مطلب: 405445

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/405445/جلسه-بگیرید-اما-حرف-نزنید-حرمتتان-بیشتر

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1