ماجرای بشقاب پرانی سید قدرت حسینی به قوام نوذری از زبان یدالله مرادی / فیلم

فایل مرتبط کبنا ؛زمانی که مدیرکل میراث فرهنگی و صنایع دستی استان کهگیلویه و بویراحمد بودید میان شما و استاندار وقت (نوذری) بحث‌هایی پیش آمد و میان سید قدرت و نوذری بحث‌هایی بر سر شما وجود داشت، و بشقاب پرانی شد، جریان چه بود؟ بله. اولاً هر مدیری باشد می‌تواند مرتکب خطا شود و طبیعی است، ما یک خطا داریم و یک خیانت. خطا لازمه کار است یا به تعبیری اشتباه کردن برای کسی که املا می‌نویسد لازمه درست نویسی است. طبیعی است که در دوره کاری بنده هم نقدهایی وجود دارد اما برداشت من این است که آقای نوذری تمام توان خود را گذاشت که همه چیز را تحت کنترل بگیرد. و برخلاف دوره‌های اخیر، جریان مجلس نفوذی در دولت نداشت ولی از طرفی گاهی ایشان برخوردهای ناشایستی داشت. اولین برخورد من و آقای نوذری در یک جلسه فرهنگی شکل گرفت. جریان اینطور بود که مدیران ما ساعت‌ها می‌نشستند تا آقایان در جلسه حضور بیابند، و بعد هم یکسره هم ایشان و هم همراهانشان به سخنرانی می‌پرداختند. اولین نقد را من به ایشان وارد کردم که شما مدیران را در وقت اداری دعوت کرده‌اید، ما وقتمان را گذاشته‌ایم، بالاخره مدیران هم حرف‌هایی درباره مجموعه خود دارند. آقای نوذری اصلاً انتقادات ما را برنمی تابید و انتقادپذیر نبود. تا اینکه متوجه شدم خودش و آقای بقایی هماهنگی‌هایی در رابطه با میراث فرهنگی کرده‌اند. برخورد دوم بنده با آقای نوذری در سازمان مرکزی در جمعی که نزدیک بیست تا از مدیران کل حضور داشتند با آقای بقایی شکل گرفت. آنموقع با قدرت هم خدمت ایشان گفتم شما دارید به استان کهگیلویه و بویراحمد ظلم می‌کنید. مصادیق ظلم رابرشمردم و طبیعی بود که آنها و یا بنده نتوانیم با هم در یک مجموعه کار کنیم. لذا خیلی راحت از ما خواستند به استان دیگری بروم، بنده هم اعلام کردم پیشرفت استان خودم را با ابقای مدیریتم معامله نمی‌کنم.