یادداشت سیاسی |
یک سیل و چند روایت
صیاد خردمند
17 فروردين 1398 ساعت 2:17
در سال 1396 بودجه سازمان هواشناسی در کشورهای مانند آمریکا، چین، ژاپن و آلمان به ترتیب 420 ،750، 3000 ،4000 میلیون دلار بوده است اما بودجه سازمان هواشناسی کشور ما در همین سال 30 میلیون دلار بوده است. از دیدگاه این گروه ناتوانی مدیران مختلف در مدیریت بحران و ضعف حکومت مندی سبب شده است که مردم و سلیبریتی ها خود به میدان آمده و به کمک مناطق سیل زده بپردازند.
متن ارسالی: در ابتدای سال جاری، سیل حیات اجتماعی کشور را تحت شعاع قرار داد، جان عدهای از هم وطنان را گرفت و خسارتهای فراوانی را به منازل، مزارع و زیرساختهای استانهای مختلف رساند. در یادداشت پیش رو، چرایی و علت وقوع سیل را به کارشناسان محیط زیست واگذار میکنیم و تحلیل خود را از منظری سیاسی و اجتماعی ارائه میدهیم. از آنجایی که فجایعی مانند سیل، سیاست را استیضاح میکند و سیاست پیشگان را به بوته نقد و پرسش میکشاند، روایتهایی در حول محور سیل یا هر حادثه طبیعی در حیات سیاسی و اجتماعی به جریان انداخته میشود که دارای اهمیت میباشند.
در ابتدا باید عنوان کرد سیل یک پدیده زیست محیطی است که مانند هر پدیده طبیعی در نسبتی معنادار با حیات اجتماعی انسان قرار دارد اما بعد از وقوع سیل یا حوادثی از این دست، به مدد گسترش رسانهها، شبکههای اجتماعی موجی از تحلیلها با زوایای دید متعدد به بررسی و ارزیابی میپردازند که گاها آمیخته به حب و بغضهای سیاسی و همچنین مجهز به عینک ایدئولوژیک میباشند. به بیانی دیگر سیل از موضوعی زیست محیطی به سوژه سیاسی و اجتماعی برای گروههای سیاسی تبدیل میشود، در ادامه به ارائه و تحلیل روایتهای گروههای مختلف سیاسی در رابطه با سیل اخیر میپردازیم.
با دقت بر جریانها و گفت و شنودهای حاکم بر بر حول محور بحران سیل میتوان این دیدگاهها را در سه گروه منتقدان و موافقان دولت و همچنین گروه سوم ( سایر نظرات) دسته بندی کرد.
منتقدان دولت: این گروه استدلال میکنند که دولت و نهادهای زیربط در ارتباط با سیل به خوبی عمل نکردهاند، این گروه به راین باورند وقوع سیل را نمیتوان کنترل کرد اما میتوان آنرا مدیریت کرد، منتقدان دولت به راین باورند بعد از وقوع سیل یا زلزله در کرمانشاه سپاه، ارتش و نهادهای دیگر عملکرد بهتری نسبت به دولت داشتهاند، باورمندان به این دیدگاه بیشتر به اقدامات بعد از وقوع حادثه تاکید میکنند و استدلالهای آنها آنچنان به راههای پیشگری از چنین حوادثی استوار نیست.
گروه موافقان دولت: این گروه استدلال میکنند زلزله اخیر نه محصول بی مدیریتی دولت بلکه محصول سیاستهای نادرست دهههای اخیر در کشور بوده است. سیل اخیر در ابتدا پیامد بارش غیره طبیعی و بعد در نتیجه از بین رفتن جنگلها و پوشش گیاهی و بهره برداریهای بی رویه از محیط زیست توسط نهادهای غیره پاسخگو و انتسابی در سالیان اخیر بوده است و دولت تنها ناچار بوده در زمینه کاهش خسارات و تخلیه زودتر از موعد مناطق در خطر سیل اقدام کند که تا حدود زیادی نیز در این زمینه موفق بوده است اما در زمینه پیشگیری از وقوع سیل باید به سیاستهای کلانتر که از دست دولت خارج است رجوع کرد.
گروه سوم: مجموعه نظرات سایر گروهها خود را از قطب بندی و جهت بندیهای سیاسی حاکم در جامعه جدا میسازد و عنوان میکنند و عنوان میکنند سیل پیامد حکمرانی نادرست در همه بخشها اعم از انتصابی و انتخابی آن میباشد. از نظر این گروهها سیل زمانی به وقوع میپیوست که منابع ملی به مثابه نوعی کالا تلقی شدند و اره برقی به جنگلها رسید، جادهها به حریم رودخانه تجاوز کرد و تراکتورها شیبها و پوشش گیاهی را شخم میزدند، از نظرگاه این گروه نگرش علمی هیچگاه در توسعه شهرسازیها حاکم نبوده و اکنون شهر و روستاها در مقابل نظر سیل ایمن نمیباشند.
در سال 1396 بودجه سازمان هواشناسی در کشورهای مانند آمریکا، چین، ژاپن و آلمان به ترتیب 420 ،750، 3000 ،4000 میلیون دلار بوده است اما بودجه سازمان هواشناسی کشور ما در همین سال 30 میلیون دلار بوده است. از دیدگاه این گروه ناتوانی مدیران مختلف در مدیریت بحران و ضعف حکومت مندی سبب شده است که مردم و سلیبریتی ها خود به میدان آمده و به کمک مناطق سیل زده بپردازند.
با بررسی و ارزیابی دیدگاههای گروههای مختلف میتوان چنین ارزیابی کرد نظرات کارشناسی شده همچنان حلقه مفقوده داستان میباشند و جریانهای سیاسی در عین بیان بخشی از واقعیتها نمیتوانند ابعاد پنهان چنین مساله ای را عنوان کنند. اما فارغ از این نظرات میتوان در پایان عنوان کرد مدیریت بحران سیل پدیدهای میان نهادی و بین سازمانی میباشند. شهرداریها، ستادبحران، سازمان محیط زیست، استانداریها، و واحدهای نظامی و امنیتی و قضایی به اصول حکمرانی مطلوب پایبند باشند و در سیاست گذاریها و امور اجرایی توجه جامعه محور و مسولیت مندانه داشته باشند.
کد مطلب: 408410