تاریخ انتشار
دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۴
کد مطلب : ۴۵۰۷۱۷
رسانه‌های خارجی و ایرانی بررسی می‌کند

بایدن در مسیر جنگ با ایران یا پایان ریاست جمهوری؟

۱
بایدن در مسیر جنگ با ایران یا پایان ریاست جمهوری؟
کبنا ؛«اندیشکده کوئینسیم در گزارشی ضمن اشاره به اقدامات و تحرکات اخیر «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا علیه ایران، به طور خاص سعی کرده به واکاوی این نکته بپردازد که چرا وی با برخی اقدامات خاص، عملا خود را در مسیر جنگ و تشدید تنش ها با ایران قرار می‌دهد؟ اندیشکده کوئینسی در گزارش خود تاکید می‌کند که تحرکات اخیر بایدن علیه ایران، نَه از حیث منطقی و نَه حقوقی از پشتوانه ای برخوردار نیستند و در عین حال می توانند حامل تهدیداتی جدی علیه منافع ملی آمریکا نیز باشند.
در این راستا، این اندیشکده آمریکایی تاکید می کند که سیاست های بایدن در قبال ایران، برخلاف لفاظی‌های وی، هیچ تفاوت ماهوی با رویکردهای دولت ترامپ ندارند و بایدن صرفا راه آسان که همان انتقاد از سیاست های ترامپ راجع به ایران است را جهت توجیه کردنِ ناکارآمدی اش در تعامل سازنده با تهران مد نظر قرار داده است.
اندیکشده کوئینسی در این رابطه می نویسد: «در تاریخ 24 ماه مارس سال جاری میلادی، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا یک خط قرمز را تعریف کرد: اگر روسیه از تسلیحات شیمیایی در اوکراین استفاده کند، این مساله با واکنش سازمان ناتو مواجه خواهد شد. وقتی از بایدن در مورد ماهیت واکنش ناتو سوال شد، بایدن هیچ موضع‌گیری روشنی نداشت. وی در این رابطه گفت: "ماهیت واکنش بستگی به ماهیتِ و ابعاد اقدام روسیه خواهد داشت. بدون تردید واکنش، متناسب با اقدام روسیه خواهد بود". از این موضع گیری بایدن اینگونه بر می آید که دولت آمریکا نیز در پاسخ به حمل شیمیایی ادعایی که به دولت روسیه نسبت می دهد، به یک حمله شیمیایی اقدام خواهد کرد.
دو روز بعد در پایان یک سخنرانی، اینطور به نظر می رسید که بایدن عملا خواستار وقوع کودتا در روسیه بود. وی گفت: "محض رضای خدا، این مرد(اشاره به پوتین) نباید در قدرت باقی بماند".
در این میان جالب اینکه هواداران دولت مجبور شدند تا از موضع کاخ سفید در قبال روسیه و پوتین عقب‌نشینی کنند. بایدن در دوره ریاست جمهوری خود به وضوح نشان داده که عادات بدی دارد و از دستورکارهای معمول و پروتکل ها خارج می شود و عملا چیزهایی را می گوید که اساسا به نظر نمی رسد که انعکاس دهنده موضع رسمی آمریکا باشند(مواضعی که در راستای منافع این کشور باشد).  
به گزارش فرارو، در روز 13 جولای، اینطور به نظر می رسد که وی بار دیگر یک چنین اقدامی را انجام داد. در این چهارچوب وی وقتی با این پرسش رو به رو شد که آیا آمریکا از زور و نیروی نظامی جهت آنچه ایجاد مانع در مسیر دستیابی ایران به تسلیحات اتمی ادعا می شود، استفاده خواهد کرد یا خیر؟ گفت: "اگر این مساله گزینه آخر باشد، بله". کاخ سفید یک روز بعد در تاریخ 14 جولای و در چهارچوب امضای اعلامیه مشترک روابط راهبردی آمریکا و اسرائیل، تاکید کرد نَه فقط بر تعهد ثابت و قدیمی خود مبنی جلوگیری از دسترسی ایران به بمب اتمی، همچنان وفادار است، بلکه بایدن اعلام کرد آمریکا آماده است تا از تمامی مولفه های قدرت ملی خود نیز استفاده کند تا این هدف را محقق سازد.
در این نقطه باید پرسید که چرا بایدن چنین می کند؟ چرا وی تاکید می کند که آمریکا از تمامی مولفه های قدرت ملی خود علیه ایران در صورت لزوم استفاده می کند؟ اساسا چرا باید در اعلامیه مشترک با رژیم اسرائیل یکچنین مساله ای گنجانده شود؟ اشکالات اساسی بر این موضع بایدن و اعلامیه مذکور وارد است.
آیا اساسا طبق قوانین بین المللی اتخاذ یک چنین مواضعی درست و مشروع است؟ آیا حقوق بین الملل این اجازه را صادر می کند تا آمریکا به کشوری که نَه به آمریکا حمله کرده و نَه آن را تهدید به حمله کرده، صرفا با این استدلال که می خواهد مانع از دستیابی آن به تسلیحات اتمی شود حمله کند؟ "ریچارد فالک" استاد بازنشسته حقوق بین الملل در دانشگاه پرینستون در موضع گیری می گوید: "یک جنگ پیشگیرانه علیه ایران صرفا با این دعا که این کشور برخی خطوط قرمز هسته ای را رد کرده و در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت اتمی قرار دارد، تفاوت و اختلافی فاحش و بنیادین با اصولِ منشور حقوق بین الملل سازمان ملل متحد دارد". وی افزود با این حال، این موقعیت همچون همه موقعیت ها، مساله ای مبهم است زیرا پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد با استناد به حق وتوی خود می توانند در مورد برخی رویه های نامشروع، مسیر مخالفت را در پیش گیرند و هزینه های سنگینی را بر قانون شکنان تحمیل کنند.
دومین مشکل موضع گیری های اخیر بایدن علیه ایران و حرکت در مسیر جنگ با این کشور این است که علی‌رغم عقاید رایج، هنوز به هیچ عنوان قطعی نیست که ایران بخواهد به سلاح های اتمی دسترسی پیدا کند. بر اساس تفسیر ایران از حقوق اسلامی، تسلیحات اتمی حرام هستند و از سوی خدا قدغن و ممنوعه می‌باشند. این مساله به تایید "آیت الله روح الله خمینی" نخستین رهبر انقلاب اسلامی ایران نیز رسیده است. البته که پس از ایشان، "آیت الله خامنه ای" رهبر جمهوری اسلامی ایران تاکید کرده اند که از منظر ایدئولوژیک و فقهی، ایران توسعه تسلیحات اتمی را امری غیرقانونی در نظر می گیرد. ایران همچنین استفاده از یک چنین تسلیحاتی را نیز "گناهی کبیره" ارزیابی می کند.
سال 2003، آیت الله خامنه ای فتوایی را صادر کردند که تاکید می کرد تسلیحات کشتارجمعی از سوی اسلام قدغن اعلام شده اند.
اگرچه اختلاف نظرهایی در مورد دامنه این حکم و اینکه چگونه عملیاتی خواهد شد وجود دارد با این حال باید به یاد داشته باشیم که در جریان جنگ ایران و عراق نیز، ایران در پاسخ به اقدام رژیم بعث در انجام حملات شیمیایی علیه بخش هایی از ایران، مقابله به مثل نکرد. مساله ای که در شرایط کنونی نیز حاوی درس های قابل توجهی است.
در عین حال باید توجه داشته باشیم که بر اساس ارزیابی های آژانس اطلاعات ملی آمریکا در سال های 2007 و 2011 نیز با اطمینان بالا این نکته مورد اشاره قرار گرفته که ایران به دنبال ساختِ تسلیحات اتمی نیست. در سال 2012، "لئون پانتا" وزیر دفاع آمریکا تاکید داشت که ایران به دنبل ساخت تسلیحات اتمی نیست. "محمد البرادعی" دبیر کل سابق آژانس بین الملی انرژی اتمی نیز در موضع گیری به "سیمور هرش" خبرنگار مشهور گفت که "در دوره فعالیت کاری ام در آژانس بین المللی انرژی اتمی، ما حتی کوچکترین مدرکی دال بر این مساله مشاهده نکردیم که ایران بخواهد به سمت تولید تسلیحات اتمی حرکت کند".
حتی برخی نویسندگان نظیر "گرت پورتر" در کتاب "بحران ساختگی: داستان گفته نشده هراس هسته ای ایران" تاکید دارند که بر خلاف برخی ادعاهای نهادهای اطلاعاتی آمریکایی، ایران حتی قبل از سال 2003 نیز هیچ نیتی جهت دستیابی به تسلیحات اتمی نداشته است. آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز در گزارش های مختلف خود بارها تاکید کرده که موارد ادعایی ایران با یافته های این نهاد بین المللی مطابقت داشته اند. پورتر در کتاب خود می گوید که "آژانس بین المللی انرژی اتمی باید به طور رسمی اعتراف کند که هیچ سند و مدرکی را دال بر جهت گیری نظامیِ برنامه اتمی ایران پیدا نکرده است". البته که برخی دیگران از تحلیلگران نیز به این نکته اشاره دارند که حتی برخی اشارات دال بر اینکه برنامه اتمی ایران در دوره قبل از سال 2003 ماهیت نظامی داشته است، تا حد زیادی اغراق شده است.
حتی اگر بپذیریم که ایران سوگیری نظامی در برنامه اتمی خود داشته، موافقت این کشور با توافق برجام بهترین راه حل جهت مهار توانمندی های هسته ای ایران بود. با این حال خودِ آمریکا با خروج از برجام، عملا این دستاورد را به آتش کشید. مساله ای که البته بارها مورد انتقاد بایدن و تیم امنیت ملی و سیاست خارجی وی نیز قرار گرفته است.
با این همه، بایدن تاکنون صرفا راه ساده و آسانِ انتقاد از ترامپ را دنبال کرده و عملا هیچ رویه و سیاستی را متفاوت از رویکرد وی در قبال ایران عملیاتی نکرده است. دولت بایدن عملا به وعده خود قبل از به دست گرفتن قدرت مبنی بر اینکه بار دیگر آمریکا را به چهارچوب توافق برجام بازخواهد گرداند، عمل نکرد. وقتی هم که این مساله در آمریکا سرو صدا به پا کرد صرفا گفت که فقط در دوره خود می تواند یک چنین تعهدی دهد که توافق برجام نقض نخواهد شد(مساله ای که مطلوب ایران نیست).
دولت بایدن از خارج کردن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمان های تروریستی آمریکا خودداری کرده است. مساله ای که در نوع خود به یک مانع اساسی در چهارچوب روند احیای برجام تبدیل شده است. بایدن در جریان مصاحبه اخیر خود در تاریخ 13 جولای تاکید کرد که حتی اگر به قیمت مرگ برجام تمام شود، وی همچنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمان های تروریستی آمریکا حفظ خواهد کرد.
با توجه به وعده هایی که بایدن در جریان مصاحبه
اخیر خود داده، به نوعی این فرضیه در ذهن متبادر می شود که بایدن حاضر است با ایران وارد جنگ شود اما سپاه را از فهرست سامان های تروریستی آمریکا خارج نکند. جدای از اینها نباید فراموش کرد که دولت آمریکا عملا ایران را در شرایطی به جنگ تهدید می کند و تاکید دارد که نباید تهران توافق ان پی تی را نقض کند که خود ناقض بزرگ این توافق است و زرادخانه های گسترده اتمی را در اختیار دارد. در این میان آمریکا به جای اینکه دستورکار خلع سلاح اتمی را دنبال کند، عملا خود زرادخانه‌های اتمی اش را مدرن تر می کند و حتی آن ها را توسعه می بخشد.
درنهایت باید پرسید که چرا دولت آمریکا این قدر در مورد ایران و برنامه اتمی آن حساس است؟ در واقع چرا ایران؟ جدای از نمونه ادعایی عراق، آمریکا در مورد هیچ کشور دیگری با این ادعا که می خواهد مانع از دستیابی آن به تسلیحات اتمی شود، وارد جنگ نشده است. عجیب تر اینکه آمریکا حتی قول داده که برنامه هسته ای مخفی دوستان خود را هم پنهان کند. مثلا آمریکا به هند در روند برنامه اتمی این کشور و دستیابی آن به سلاح‌های هسته ای کمک های قابل توجهی را انجام داد. دولت آمریکا حتی با دور زدن قوانین خودِ آمریکا به هندوستان اجازه داده تا وارد بازار مواد و تجهیزات غیرنظامی هسته ای در جهان شود.
پس از آنکه هند به سلاح های اتمی دست پیدا کرد، چین نیز به رقیب هند یعنی پاکستان کمک کرد تا به سلاح های اتمی دست پیدا کند. در این نمونه هم آمریکا عملا چشم خود را بر مساله بست و در ازای کمک های قابل توجه پاکستان به آمریکا در قضیه افغانستان به نوعی موضعی را در برابر اقدام پاکستان در تولید سلاح های اتمی اتخاذ نکرد. واشینگتن حتی به پاکستان جنگنده های پیشرفته اف 16 را فروخت که می توانند بخشی از توان تهاجمیِ هسته ای آن باشند.
حتی کره شمالی که دشمن رسمی آمریکا تلقی می شود، هدفِ جنگ طلبی و یا آنچه در اعلامیه مشترک اسرائیل و آمریکا مبنی بر اینکه آمریکا باید از تمامی مولفه های قدرت ملی خود جهت برخورد با ایران استفاده کند(به دلیل برنامه اتمی ایران و پیشرفت هایش در این حوزه) قرار نگرفته است. تمامیِ این نگرانی ها، خطر و ابهام تعهد دولت بایدن در قالب اعلامیه مشترک مشارکت راهبردی اسرائیل و آمریکا را گوشزد می کنند».
آیا بایدن ریاست‌جمهوری‌اش را به پایان می‌رساند؟

به گزارش کبنا، این در حالی که تسنیم در مطلبی نوشت: اشاره تلویحی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا به اینکه به سرطان مبتلا است، کنار روند مستمر کاهش مقبولیت او و آشکار شدن شواهدی از کاهش توانمندی‌های ذهنی و شناختی‌اش در هفته‌های گذشته این سؤال را میان آمریکایی‌ها پررنگ کرده است؛ آیا او بالاخره دوران چهارساله‌اش در کاخ سفید را به پایان خواهد رساند یا خیر؟
به‌عنوان مثال، چند روز پیش پزشک سابق کاخ سفید در مصاحبه‌ای با فاکس‌نیوز گفت که تصور می‌کند بایدن با توجه به نداشتن صلاحیت روانی دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش را به پایان نخواهد رساند. او گفت: «وضعیت بایدن با گذشت زمان بدتر و بدتر می‌شود.»
«رونی جاکسون» که سابقه طبابت در کاخ سفید در دوران سه رئیس‌جمهور آمریکا را داشته است گفت که عوارض ناشی از افزایش سن با گذشت زمان بدتر و بدتر می‌شود. فراموشی، کندی روانی ـ حرکتی، سرگردانی و خلق پایین نشانه‌هایی هستند که به‌باور جاکسون حکایت از آن دارند که ممکن است بایدن را مجبور به کناره‌گیری زودهنگام از سمتش کند.
سال گذشته هم «فِرِد هِگِن» روانپزشک نروژی با بررسی رفتارها و اظهارات جو بایدن نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در محافل عمومی اعلام کرده بود که اختلال‌های شناختی بایدن نشان می‌دهد او احتمالاً از زوال عقلی رنج می‌برد.
این برداشت‌ها البته تنها به محافل کارشناسی و تخصصی در آمریکا محدود نیست و نتایج نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند بسیاری از شهروندان هم انتظارات مشابهی درباره بایدن دارند. مرکز افکارسنجی I&I چندی پیش نشان داد تنها 21 درصد از افراد بزرگسال بر این باورند که او تا دو سال و نیم آینده رئیس‌جمهور باقی خواهد ماند.
عملکرد بایدن هم ناکارآمدی او را به‌وضوح نشان می‌دهد، افتضاح خروج از افغانستان، تورم بی‌سابقه، افزایش قیمت بنزین، ناتوانی در عمل به وعده‌ها برای کنترل مسائل مرزی، تشدید جرائم خشونت‌آمیز، جنگ اوکراین، عدم بازگشت به توافق هسته‌ای ایران و... تنها بخشی از شکست‌های دولت او در 19 ماه حضور در کاخ سفید بوده است.
مجموع این عوامل موجب شده است زمزمه‌های اینکه آیا او باید در قدرت بماند یا به‌بهانه‌ای کاخ سفید را ترک کند شنیده شوند. مجله تایم چندی پیش نوشته بود اعضای ارشد حزب دموکرات در محافل خصوصی اذعان می‌کنند که عموم مردم اعتمادشان به رهبری بایدن را از دست داده‌اند. یک مقام ارشد دولت بایدن به‌شرط عدم افشای نام به تایم گفت: «چیزی که مردم نتوانسته‌اند ببینند، داشتن یک برنامه جامع بوده است.»
با این حال مشکل مهم‌تری که ذهن دموکرات‌ها را مشغول کرده این است که جایگزین بایدن در صورت کناره‌گیری از قدرت، وضعیتی حتی بدتر از او دارد.
در صورتی که بایدن از قدرت کنار برود، مطابق قوانین آمریکا قدرت بایستی به معاون او «کاملا هریس» انتقال پیدا کند. متمم 25م قانون اساسی آمریکا به معاون رئیس‌جمهور اجازه می‌دهد که در صورت ناتوانی رئیس‌جمهور از انجام وظایفش ـ مثلاً ناتوانی به‌خاطر مشکلات جسمی یا روحی ـ جای وی را بگیرد.
در صورتی که قرار بر کلید زدن چنین روندی باشد، کاملا هریس و اکثر اعضای کابینه باید با امضای نامه‌ای خطاب به رئیسان مجلس نمایندگان و سنا اعلام کنند که بایدن شایستگی حکومت یا توان رسیدگی به مسئولیت‌ها و وظایف مربوط به جایگاهش را ندارد.
بعد از آن کاملا هرییس به‌شکل خودکار زمام امور را در دست خواهد گرفت، البته بایدن فرصت خواهد داشت به‌صورت کتبی به چنین درخواستی واکنش نشان دهد. در صورت اعتراض رئیس‌جمهور، تصمیم نهایی به‌عهده کنگره خواهد بود.
کنگره تنها در صورتی می‌تواند رئیس‌جمهور را عزل کند که دوسوم اعضای مجلس سنا و مجلس نمایندگان با عزل او موافقت کنند. معاون رئیس‌جمهور تا زمان مشخص شدن نتیجه رأی‌گیری در کنگره وظایف رئیس‌جمهور را به‌عهده خواهد گرفت.
با این حال، یک مشکل بزرگ که در زمان حاضر دموکرات‌ها با آن مواجهند عدم محبوبیت کاملا هریس و ناکارآمدی مفرط اوست. به‌باور کارشناسان کاملا هریس در ابتدا پیشنهاد معاون رئیس‌جمهوری را با این تصور قبول کرد که روزی نامزد نهایی ریاست‌جمهوری از سوی حزب دموکرات شود، اما این تصور تنها اندکی بعد نقش بر آب شد. وقتی بایدن او را به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور معرفی کرد، بسیاری از کاملا هریس به‌عنوان نسل آینده رهبران حزب دموکرات یاد می‌کردند.
در آخرین نظرسنجی که از محبوبیت کاملا هریس انجام شده است (پنج روز پیش) تنها 39 درصد از رأی‌دهندگان بالقوه گفته‌اند که از عملکرد او رضایت دارند و 53 درصد گفته‌اند که نظرشان نسبت به معاون رئیس‌جمهور کاملاً منفی است. در برخی از نظرسنجی‌ها محبوبیت کاملا هریس حتی از 30 درصد هم نازل‌تر بوده است.
نظرات منفی نسبت به معاون رئیس‌جمهور به‌ویژه از زمانی شدت گرفت که او در مصاحبه‌‌ای با شبکه خبری ان‌بی‌سی از پاسخ دادن به سؤالی درباره اینکه چرا تا کنون از مرز آمریکا و مکزیک بازدید به‌عمل نیاورده است طفره رفت. مجری ان‌بی‌سی در آن مصاحبه پرسید: "آیا شما برای بازدید از مناطق مرزی هیچ برنامه‌ای ندارید؟"
هریس پاسخ داد: «قرار است به مرز سری بزنیم.» و پس از آن به‌صوت عجیب و مکرر این جمله را تکرار کرد گویی که سیم‌هایش اتصالی کرده است: «ما در مرز بوده‌ایم؛ لذا این مسئله مرزی، ما در مرز بوده‌ایم. ما در مرز بوده‌ایم.»
مجری به‌درستی خاطرنشان کرد: «شما در مناطق مرزی حضور نداشته‌اید.»، هریس ناگهان گفت: «و من در اروپا هم نبوده‌ام؛ منظورم این است که متوجه نکته مدنظر شما نمی‌شوم." و پس از آن خنده‌ای هیستریک سر داد.
بنا به این دلایل، به‌نظر می‌رسد که میان دموکرات‌ها فعلاً این برداشت وجود دارد که اگر «گزینه وحشتناک» جو بایدن را کنار بگذارند باید با «گزینه‌ای وحشتناک‌تر» به‌نام «کاملا هریس» در کاخ سفید کنار بیایند. اگر این فرض درست باشد، ادامه یا پایان بایدن در قدرت به این بستگی خواهد داشت که آیا عملکرد او در ماه‌های آینده چنان ضعیف خواهد بود که جای هریس به‌عنوان گزینه وحشتناک‌تر را اشغال کند یا خیر.
نام شما

آدرس ايميل شما

سید محمد خاتمی: براندازی نه ممکن است نه مطلوب

سید محمد خاتمی: براندازی نه ممکن است نه مطلوب

سید محمد خاتمی: انکار وضع بدی که به نام زندگی بر مردم تحمیل می‌شود نارضایتی را از بین ...
راه تغییرات از کدام طرف است؟

راه تغییرات از کدام طرف است؟

اولین و شاید جدی‌ترین گام در مسیر انجام اصلاحات و تغییرات در جوامع مختلف، نیازمند پذیرش ...
روزنامه جمهوری اسلامی: کاش یک استعفای نمایشی می‌دادید

روزنامه جمهوری اسلامی: کاش یک استعفای نمایشی می‌دادید

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: آنچه که اکنون در سرزمین ما اتفاق می‌افتد، به سادگی می‌شد ...
1